دختر ع ا ش ق
دوباره یلدا. . . دیدی چقد زود گذشت؟ دوباره تولدت،یلدا،سالگردت،ولنتاین دوباره زنده شدن خاطراتت، دوباره دیدن آدمایی ک علاقه ای ب دیدنم ندارن اونایی ک میان و تظاهر ب ناراحت بودن میکنن سه شنبه تولدت بود... دوباره مثه همیشه رفتم تو کمد دیواری قایم شدم تا بیای منو و هدیه تو پیدا کنی ولی امسال نیومدی،سال دیگه م نمیای،هیچوقت ولی من بازم منتظر میمونم بازم تو کمد قایم میشم،تا وقتی درو باز کنی بپرم تو بغلت همه میگن من دیوونه شدم، همه بهم میگن تو تصادف مردی.. ولی من تو رو میبینم،هر جا میرم با من میای وقتی سرمو رو بالش میزارم،حس میکنم کناره تخت رو زمین میشینی و مث همیشه وقتی تو خوابم منو نگا میکنی دوباره لالایی خوندنات "لالا لایی... مث همیشه میرم سراغ گیتارم واست همون آهنگی رو میزنم ک خیلی دوسش داری، دوباره بلند بلند صدات میکنم::تولدت مبارک! فردا میام سره مزارت،واست شمعای تولدتو روشن میکنم،واست گل رز قرمز میارم مث هر سال ک بهت گل رزه قرمز میدادم.. دوباره...تولدته و دلم مث همیشه برات تنگ شده... امیدوارم هنوزم اون بالا ب یاده من باشی...
Power By:
LoxBlog.Com |